۸۷۳: دیدم به خواب خوش که به دستم پیاله بود
یکی از باگهای اشرف مخلوقات، انتظاره. آدم میدونه هیچوقت اتفاق نمیافته ها ولی هی منتظر میمونه، هی منتظر میمونه...
پن: مورد داشتیم پشت سر هم خوابش رو هم دیده🙈😅
پن۲: چی گفتی؟ گفتی من اما از تو "ترمزبریدهتر" بودم؟ یا "افسارگریختهتر"؟ اصلا اینطوری حرف میزنی تو؟! یادم نیست... یادم باشه بپرسم ازت!
+ نوشته شده در شنبه هجدهم دی ۱۴۰۰ ساعت 15:16 توسط آرزو سلوط
|
«با عشق ممکن است تمام محالها»