89. چنین کنند فِنقلی ها...

از امروز کلاس ِ زبانم شروع شد. حالا هر چند از سن ِ من گذشته باشه کلاس زبان رفتن، اما نمی دونید چه کِیفی می ده با فِنقلی هایی سر ِ کلاس باشی که نمی دونن "انگلیسی" خوردنیه یا پوشیدنی، و اومدن که تابستونِ خودشون رو اوقات فراغت کنن، نه، یعنی اومدن اوقات فراغتِ تابستون شون رو پُر کنن. به جانِ خودم اگه قبل از رفتن به کلاس، خواسته باشم بنویسم که اونجا هم میشه قزل آلا صید کرد؛ اما وقتی آخر ِ کلاس بهشون گفتم با A که امروز یاد گرفته اند یک نقاشی بکشن، طرحی که هانیه کوچولوی ماه کشید و با همان A ماهی ساخت، خیلی سر ذوقم آورد. من مُرده ی این قبیل خلاقیت ها هستم؛ حالا اگر به وبلاگم هم ربط پیدا کنه که دیگه چه شود!
+ نوشته شده در شنبه پانزدهم تیر ۱۳۸۷ ساعت 14:48 توسط آرزو سلوط
|
«با عشق ممکن است تمام محالها»