853: میلاد یک خواهر خوب
امروز روز میلاد معصومه مهربانیهاست. دیروز از شهری که در آن به خاک سپرده شده بود گذشتم و چه دلگرمی خوبی بود برای این روزهای بیرقراری دلم. دلم که بیقرار می شود اول فکر می کنم آشوبی تازه به پا شده، بعد یادم می افتد که نه! آشوبی نیست! سنجاقک نشسته توی دلم است که هی به در و دیوار دلم می کوبد تا بیرون بیاید.
خدایا از این سنجاقکها نصیب همه آرزومندانش بکن... آمین