721: سایهء عشق از سر ما کم مباد!

دوستش ندارم این کاریکاتور رو؛ یعنی نه خود کاریکاتور ها! اینکه اونجوری بالای صفحه نوشتن [ 1306_ ....]
آرزوی نبودنشون رو نداریم که آخه! :-( 

646: آخر اردیبهشت ماهِ تنهایی


منم داستان دار شدم دوست جان

597: همشهری داستان دی ماه 1391

قرار نیست توی مسابقهء خودم، خودم هم شرکت کنم که....فقط از دیدن همشهری‌داستان این ماه و ویژه‌نامهء شب‌یلداش حسابی سر ذوق اومده‌ام. البته که هنوز به دستم نرسیده این شماره‌اش اما می‌دونم روش عکس انار داره. حالا هم قبل از این‌که بخونمش یا به عبارت بهتر "در داستان غرق شوم"، دلم خواست از همهء همشهری‌داستان‌هام و ماگ داستانیِ خوشگلم عکس بگیرم و دوستانم رو در لذت هر روزهء خودم از دیدن این‌ها شریک کنم. تو رو خدا تعارف نکنیدا....بفرمایید انار، بفرمایید مهربونی، بفرمایید داستان :)

پی‌نوشت: این عکس‌ها رو با گوشی‌م گرفتم و برای هر کدوم از app خاصی استفاده کردم؛ مثل instagarm, color splash, cartoon camera, focus camera, و multi-lens camera. می‌دونم زیادی عکس گذاشتم اما هر کدوم برام یک جلوهء خاص داشته و نتونستم بین این‌ها فقط یکی یا دو تا رو انتخاب کنم. شما فقط همونی که دوست دارید رو ببینید. البته لازم به ذکره که سوگُلی بنده عکس‌های اینستاگرام هستن♥

پی‌نوشت2: این یکی عکسی از خودِ همشهری داستان دی ماه 91 هستش که از  اینجا پیداش کردم و بر همگان مبرهن است که عکس از خودم نیست؛ و انصافاً بسیار زیباست!