262. اريك-امانوئل اشميت

خانم پومره: زن ها فقط اون چه رو كه در مردها زنونه ست مي فهمن، و مردها فقط جنبه هاي مردونه ي زن ها رو درك مي كنن. يعني بايد گفت كه هيچ كدوم اون يكي رو نمي فهمه. اگر بخواي رفتارش رو تعبير كني حتماً به اشتباه مي افتي.
ديان: مرد و زن هميشه براي هم غريبه باقي مي مونن؟
خانم پومره: معلومه. براي همين با هم مي سازن.
ديان: معلومه. براي همينه كه با هم نمي سازن.*

من ديوونه ي نوشته هاي اين جنابِ "اريك-امانوئل اشميت" هستم. عذابِ بيدار شدنِ صبح ها رو، اون هم در حالي كه هنوز خستمه و دلم ميخواد باز هم بخوابم، به اين اميد تحمل مي كنم كه بعد از بدو بدو كردن هاي سر صبحي براي اتو كردنِ مانتو و مقنعه و دويدن تا سر ِ كوچه و دردسرهاي زياد براي پيدا كردنِ تاكسي تا ميدون راه آهن، از اونجا مي تونم اون بالاي اتوبوس ِ هفت تير بشينم و كتابم رو آتيش كنم و مزه مزه كنان برسم به شركت و ... اينجوريه كه بقيه ي روز هم برام قابل تحمل ميشه.
از نوشته هاي "اريك-امانوئل اشميت" چند تا نمايشنامه اش رو خونده ام: "خرده جنايت هاي زناشوهري"، "نواي اسرار آميز"، "مهمانسراي دو دنيا"، و اين آخري كه از نمايشگاه خريدمش و چاپ اول هستش يعني "عشق لرزه". ترتيب خوندنِ نمايشنامه ها رو مي تونيد هر جور كه خواستيد براي خودتون قرار بديد، چون در هر حال توي هر نمايشنامه اونقدر مسائل مختلف براي شوكه كردن وجود داره كه محالِ ممكنه بتونيد همه شون رو حدس بزنيد و كتاب براتون كسل كننده بشه. اما پيشنهاد مي كنم قبل از همه ي اين نمايشنامه ها، كتاب ِ "يك روز قشنگ باراني" رو بخونيد كه جدّاً به اندازه ي اسمش دلپذيره. اين كتاب شامل 5 داستانِ كوتاه هستش. ترجمه ي همه ي كتاب ها رو خانم "شهلا حائري" انجام دادن كه الحق ترجمه هاي روان و خوبي هستن.
كتابها از نشر قطره هستن و قيمت هاشون هم عبارتند از:

خرده جنايت هاي زناشوهري 1200تومان
يك روز قشنگ باراني2000تومان
مهمانسراي دو دنيا1500تومان
نواي اسرار آميز 1500تومان
عشق لرزه 2200تومان

بسته ي پيشنهادي من از نمايشگاه كتاب رو از دست نديد پليز!

* از كتاب عشق لرزه صفحه ي ۱۴

75. آموزگاران

 

دیروز عصر، به وقتِ صیدِ قزل آلا در مدرسه، قبل از سوار شدن به اون تاکسی که ذکر خیرش رفت، به نشر اسمشو نبر سری زده بودم و کتابی خریدم که الان وقتِ معرفی اش نیست (پورسانت و اینها که یادتونه!). لیلا قرار بود از شرکت بیاد اونجا پیشم؛ اما بودن در چشمه به نفعم نبود، چون سریعاً موجب تخلیه ی جسمی و روحی و روانی ِ کیفِ پولم میشه (البت من کیفِ پول ندارم و جیبِ پول بگم بهتره). فلذا! با گول مالاندن به سر ِ دلم و خریدنِ تنها یک کتاب (که بعداً معرف حضورتون میشه) زدم بیرون.

 

جناب آقای کتاب قدیمی فروش! که جلوی نشر اسمشو نبر بساط می کنی، دمِت گرم! الحق که روزم رو با این کتاب ساختی. 1000 تومانِ ناقابل و این همه عشق و حال. جداً اونهایی که کتاب نمی خونن، چه کار می کنند؟ دو صفحه از نمایشنامه ی صید شده ام (الحق قزل آلای کم نظیریه) در ادامه هست و برای خوندنش باید ذخیره کنید عکسش رو. نه که حس ِ تایپش نباشه، بس که ماهه دلم نیومد از خودِ صفحه ی کتاب نخونیدش. جایی از کتابه که تا به دست گرفتم و بازش کردم، اونو دیدم. انگار از سال 49 تا الان که 38 سال میگذره، شرایط معلم ها چندان تغییری نکرده؛ چه عرض کنم! بفرمائید قزل آلای مدرسه ای:

 

 ادامه مطلب

 

 


پی نوشت:

آموزگاران

(نمایشنامه در چهار پرده)

محسن یلفانی

انتشارات رز

 

51. جمعه ی پر فعالیت من!

 

دیروز روز پر باری داشته ام به جان خودم!

حالا همه اش به کنار، تئاتر " کانال کمیل " را مجانی رفتم و حال داد اساسی!!

آقای بلیط فروش با چلچراغ خوانی و حواس پرتی من از دوستانم، همدردی کرد و کفمان برید!!!

تا حد نزدیک به دق! استرس دارم چون همین الان امتحان فیزیک ۳ نهایی شروع شد.