غمم این است آیا با غم تو سر کنم یا نه؟!
تو را دیگر نمی بینم، بگو باور کنم یا نه؟!

گل اندوه روییده است در گلدان تنهایی
تَرَک خورده است گلدان...غنچه را پرپر کنم یا نه؟

به خوابم آمدی با چشمهایی مست در باران
از این پس گریه با دلتنگی ات کمتر کنم...یا نه!

مرا چون کوه می دانند یارانم، ولی ابرم
غرور و عشق نزدیکند، چشمی تر کنم یا نه؟

سفر خوش! اشکهای گرم من پشت سرت اما
تو را دیگر نمی بینم، بگو باور کنم یا نه!

"مهدی مظاهری"

 

پ.ن۱: شعر از کتاب "ناگهان او را به نام کوچکش خواندند" هستش. مجموعه شعری از شاعران مختلف به مناسبت پرواز دکتر قیصر امین پور. کتاب چاپ امساله از انجمن شاعران ایران. قیمتش هم ۱۰۰۰ تومان هستش. وقتی اولین بار ساعت ۱ شب شروع به خوندنش کردم، تا موقع تموم شدنش یکریز گریه کردم مثل ابر پاییز! (به کسی نگید ها! خودم نخریدمش، از رانت های مسابقه است)

پ.ن۲: ان شاالله هفته ی آینده، برنده ی مسابقه ی خرمالویی رو معرفی خواهم کرد. بشتابید که اگر تا الان عکس نفرستادید، بفرستید. این یک مسابقه ی فوق العاده نیست، یک برنده شدنِ فوق العاده است!