212. برندگان مسابقه ی خرمالو!
نفر اول و برندهي دو سال اشتراك لينك رايگان در وبلاگ صيد قزل آلا:
ايشون انصافاً علاوه بر اينكه درخت بسيار زيبايي رو پيدا كردن براي عكاسي، عكسهاي بسياري هم گرفتن (هم عكسهاي بسياري و هم بسياري عكس) و تا عمر دارم با ديدن اين عكسها توي فصلهاي ديگهي سال، دلم براي درخت خرمالوهاي پاييزي تنگ نخواهد شد هيچ رقمه (حالا البت نه به اين شدت ها!) همچنين با سعهي صدر مثال زدني، عكسها رو آپلود كردند و برام فرستادند. من از همين جا بسي تشكر و قدرداني و اينا براشون ارسال مي كنم، به علاوهي 206 صفحه از كتابِ 1984 كه از عقشوليهاي من هستش از جورج اورول با ترجمهي صالح حسيني ، از انتشارات نيلوفر، و خُب چون هديه است از گفتنِ قيمت آن معذوريم؛ حتي شما دوست جان! البت به عرض مي رساند كه كتاب اصالتاً 272 صفحه مي باشد كه الباقي صفحات هم تشكرستاني است بابت چندين عكس ديگهاي كه ايشون زحمت ارسالش رو كشيدن و ربطي هم به خرمالو نداره ها!
آقای ی ی ی ی ی ی ی ی ی محمد صالحی
نفر دوم و برندهي يك سال اشتراك لينك رايگان در وبلاگ صيد قزل آلا:
عكسهاي ارسالي ايشون از دو جهت منتخب هستن و حائز مقام دوم (اي ول ادبيات!) اول اينكه عكسهاي ايشون جزء اولين عكسهاي ارسالي بود و دوم اينكه آي دلم رو سوزوندن ايشون كه بعد از گرفتن عكسها به تناول كردنِ خرمالوها پرداختن، آي دلم رو سوزوندن! و من هم در جهت تنوير افكار عمومي و نشان دادن عدم jealousy خودم، ايشون رو نفر دوم مسابقه اعلام مي كنم، هورااااااااااااااااااا به افتخار خودِ غير jealous اَم! جايزهي اين دوست جان هم يك جلد كتابِ 103 صفحه ای(نصفِ 206 صفحهاي) هست كه حالا ببينم چي مي تونه باشه.
آقای ی ی ی ی ی ی ی ی ی رضا موسوی
نفر سوم و برنده ی یک عمر استفاده از اینترنت رایگان خونه شون توسط خودم:
به افتخار نفر سوم از جاي برخيزيد...دِ برخيزيد ديگه! برخيزيديد؟! پس اعلام مي كنم: نفر سوم زينب جون جانِ خودم! هيپ هيپ، هورااااااااااا! اي من اين دوست جانِ خودم را بسي I love U الهي! جايزهي ايشون طي اقدامي محيرالعقول و ژانگولر همراه با تناول ناهار در منزل ايشان اهدا شد، كور شم اگه دروغ بگم. (خُب اعلام جايزهي ايشون تموم شد، تمنا مي كنم اجلال جلوس بفرمائيد و بنشينيد!)
بخش ويژه:
در بخش ويژه سه برنده داريم كه در معرفي شون هيچ آداب و ترتیبی مجو! و به اين جهت در بخش ويژه قرار گرفتن كه دلم خواست! (يعني خُب رشوه دادن و رشوه گرفتن جيزّه، ولي براي همسايه!) بنابر رانتهايي كه از ايشون دريافت شده، جايزهي ويژه تعلق مي گيرد به آقايان ابراهيم، احمد و دوست جان نامرئي؛ به افتخارشون الرحمن ختم كن!
عكسهاي آقاي ابراهيم كه زیبایی شون انصافاً با مزهي خرمالوهاشون برابری میکنه:
اين هم عکس ارسالي از آقاي احمد:
عکس ِ دوست جان نامرئی رو هم نمیگذارم تا مُشتِ محکمی باشد بر دهانِ استکبار جهانی که باعث شده شاخصِ بورس ایران در پایین ترین پله ی سالهای اخیر قرار بگیره!
جايزهشون؟! آهان جايزهي آقاي احمد كه معلومه: كتاب. اما چه كتابي؟ كتابِ...كتابِ...كتابِ... آقا هر چي خودشون بگن، صلوات ختم كن! جایزه ی آقای ابراهیم هم همینطور.
جايزهي دوست جان نامرئي هم... تا مرئي نشديد در حسرت جايزه بمانيد دوست جان، الي الابد!
پي نوشت1: غایب بزرگ مسابقه "دکتر بهین"
پي نوشت۲: لینکهای وبلاگ در دست تعمیر هستش و انشاالله تا اوایل هفته ی آینده درست میشه.
پی نوشت۳: آي دلتنگم براي اينجا! آي دلتنگم! اما چه ميشه كرد؟ كمي هم مبارزه با نفس خوبه؛ مخصوصاً وقتي تَشَرهاي مامان جون جان و نيگاهاي خشم آلود پدر جون جان حاكي از اينه كه: اون يكي تلفن رو كه ساقط كردي، براي اين يكي عمراً بگذاريم چشم تيز كني!
پی نوشت۴: اِوا چه بي ادب!!! (بی ربط بود ها؛ به جانِ خودم!)