سیصد و 40. ...كه تو هم باز كني دستِ تموم ِ گرههامو
آقاهه شبيه آقاجونمه، كمي كوتاهتر شايد. خانومه رو اما نميشناسم. هيچجاي ذهنم تصويري از همچين زني ندارم؛ و بچه ها... شايد جوگير ِ ديدنِ هانا و يه عالمه كوچولوي ماماني ِ ديگه توي جشن ِ پرشينبلاگم كه اصلاً به بچهها نيگا هم نمي كنم. اَصَّن همين كه آقاهه شبيهِ آقاجونمه كه دلتنگشم بسّه. ليلا بازم مرام ميذاره و هزاري رو كه به آقاي دكّه روزنامهاي ميده، ميگه باز صيد كردي ها! حوصله چونه زدن ندارم...حوصله ندارم توضيح بدم. اينروزا از همه چي و همه كي خستهام...اين روزا بي حوصلهام...اين روزا تلخم، تلخ ِ تلخ! قهوه؟ نه! زهرمار...آره زهرمار بهتره...
بگذريم، ميگفتم. «پيش تو جامونده دلم» با صداي عليرضا ناظم و اشكان شاملو و با آهنگسازي بنيامين بهادري و تنظيم علي منصوري هستش. شاعر هم فريد احمدي. هيچم به خاطر امروز كه 8/8/88 هستش نخريدمش، به خاطر بنيامين كه اَصَّن! فقط به خاطر آقاجونم بود كه بعد از اون انتخاباتِ كوفتي با يه بحثِ الكي از هم دلخور شديم و مونديم و حالا هوار ميليون تا براش دلم تنگ شده....
واست دردامُ آوردم... ببين محتاج درمونم
نگيرم تا جوابم رو...همين اطراف ميمونم
بيا اوضاع رو برگردون...از اينجا برنگردونم
اگه ردّم كني ميرم...ولي باز از تو ممنونم
شنيدم آدما اينجا، ميان با آرزوهاشون
تو هم با آرزوهاشون، توي قلبت ميدي جاشون
منم يه آرزو دارم، كه اونُ از تو ميخوامُ
مي دونم از تو مي گيرم، تموم آرزووهامُ
منُ ببين توي اين همه
ميونِ اينهمه همهمه
نميدونم بايد چي بگم
كه آخه بار اولمه
مرتبط: اين + اينيكي + اينيكي با عكسش
پ.ن۱: راستي عكس رو نوشته از آرشيو شخصي زهره صحت.
پ.ن۲: خُب! يك سالِ ديگه هم گذشت...يعني قيصر الان كجاست؟ يعني من يك سال ديگه كجام؟ اصَّن اونجا چه شكليه؟