504: به خدا خوب میشوی!
در برگریز درد لگدکوب میشوی
سروی، ولی تکیدهتر از چوب میشوی
با گیسوان سُربی و آن چهرهی صبور
داری شبیه حضرت ایوب میشوی
قیصر نبود آنکه برآمد به جلجتا
تو کیستی که یکسره مصلوب میشوی؟
لبخند بر لبان تو پرپر نمیشود
از موج درد گرچه پُرآشوب میشوی
قانون عشق سوختن است و به قدر درد
محبوب آستانهی محبوب میشوی
مانند آفتاب دلم سخت روشن است
من خواب دیدهام... به خدا خوب میشوی!
ناگهان او را به نام کوچکش خواندند...
چاپ نخست: ۱۳۸۷
قیمت: ۱۰۰۰ تومان
شمارگان: ۱۱۰۰۰ جلد
این کتاب به مناسبت اولین سالگرد درگذشت دکتر قیصر امینپور منتشر شده است.
پینوشت: کتاب رو پارسال خریده بودم اما هر چقدر که توی کتابخانهام گشتم، نبود. میدونستم که تجدید چاپ نشده و شمارگان چاپ اولش هم 1100تاست، پس امیدی به یافتنش نداشتم. اما در کمال ناباوری توی «خانه شاعران ایران» هنوز این کتاب رو داشتن. هم خوشحال شدم هم ناراحت. کتاب مجموعهای از اشعار 80 نفر از شاعران در رثای قیصر هستش؛ یعنی حتی با وجود فاکتور گرفتن از دوستداران خودِ قیصر، اگر به طور متوسط 14 نفر از دوستدارانِ اشعار هر کدوم از این شاعران یک جلد از این کتاب رو میخریدن، این کتاب نباید تا حالا میموند. یعنی ما اینقدر کتابنخوان هستیم؟!؟