566: شعری از استاد محمدرضا شفيعي كدكني
در هجوم تشنگی در زیر خورشید تموز
پای در زنجیر خاک تفته می نالد گون:
"روزها
را می کنم پیمانه با آمد شدن"
غوک نیزارانِ لای و لوش می گوید جواب:
"چند و چند این تشنگی؟ خود را رها کن همچو من
پیش نه گامی و جامی نوش و کوته کن سخن"
بوته ی خشک گون در پاسخش گوید خموش
"پای در زنجیر خوش تر تا که دست اندر لجن... "
+ نوشته شده در جمعه هفتم مهر ۱۳۹۱ ساعت 0:12 توسط آرزو سلوط
|