594: لینکزن
از خودم شروع میکنم که خورهء وبلاگ خوندن هستم. از روز اولی که اینجا چادر زدم و بست نشستم تا امروز، چند صد وبلاگ جدید پیدا کردهام و خوندهام و با اینحال به قدیمیها همچنان وفادارم. وبلاگها رو هم توی گوگلریدر میخونم. از یه جایی به بعد اما ترجیح دادم دنبال وبلاگ جدید نباشم؛ مگه آدم چقدر در روز وقت اضافه داره تا همهء وبلاگهای دوست و برادر و همسایه رو مطالعه کنه و گهگاهی هم بخواد کامنت بگذاره؟! با اینحال هنوز دلم بود که اگر یکی یه جایی یه نوشتهء قشنگ داشت و من نخوندم چی؟ خُب یه روز یک اتفاق جالب افتاد. یه کامنت اومد که مطلب فلانِ شما در فلان پُستِ سایت ما بازنشر شد. حالا سایت چی بود : لینکزن. اسمش به نظر زنانه نمیاومد؛ خُب لینک رو میزنن دیگه! با اینحال مطالبش برگرفته از وبلاگ خانمهای وبلاگنویسه و مطالب برگزیدهء اونها توی این مجله آنلاین وبلاگستان زنان ایران درج میشه. خُب حالا خیلی وقته که نگران نیستم مطلب خوبی نوشته بشه و من نخونده باشم؛ بس که انتخابهای خوب گردانندگان این سایت به آدم سرخوشیهای غیرمنتظره میده. گاهی هم برخلاف اینکه گفتم دوست ندارم دوستان مجازی جدید داشته باشم، موردهایی پیش میاد که خیلی خوب مینویسن و آدم دلش میخواد همهء نوشتههاشون رو بخونه. اینجوری میشه که به لیست وبلاگهایی که میخونم اضافهشون میکنم.
اگر خانم وبلاگنویسی هستید که هنوز وبلاگنویسی رو ارزشمند میدونید، خوبه که با گذاشتن لینک لینکزن در کنار وبلاگتون حمایتتون رو از این مجله اینترنتی دوستداشتنی نشون بدید. شبیه این لینکی میشه که توی ستون سمت چپ وبلاگم گذاشتم.
باز هم از گردانندگان این سایت به ویژه دوست جانِ خوبم خانم محدثه انسینژاد (با این اسم و فامیلیِ قشنگشون) تشکر میکنم و امیدوارم هر روز موفقتر از دیروز باشن.