امروز به میلادی شانزدهم نوامبره و روز جهانی دُکمه یا  تکمه است. یکی از آیکون‌های جذاب خیاطی برای من همین دُکمه‌های مختلفه. یعنی این‌طوری که اول یه دُکمه رو می‌بینم و بهش عاشق می‌شم، بعد تصمیم می‌گیرم که براش لباس بدوزم. مثلاً این دو تا رو ببینین:

+

فوتبالی و خندان! براشون یه ژاکت بچه‌گونه بافتم و بعد هم که خُب ژاکت بدون کلاه کی دیده؟ مجبور شدم کلاهش رو هم ببافم.

دربارهء دکمه داستان‌های جالبی هست. این‌جا می‌گه قدیما هر کی پول‌دارتر بوده، دکمه‌های لباسش بیش‌تر بوده و گاهی لباس یه مرد اشراف‌زاده 70تا دکمه داشته! من الان شمردم و دیدم سر جمع 12تا دکمه داره لباس‌های الانم. شما هم همین الان بشمرید ببینم چقدر ثروتمندید :D ;)

یا یه جا دیگه اومده "چون بیشتر مردم با دست راست کار می کنند به همین سبب دکمه های لباس را سمت راست می دوختند تا افرادی که راست دست هستند به آسانی بتوانند دکمه های لباس خود را باز کرده یا ببندند. زنان اشرافی و ثروتمند جامعه در آن زمان هیچ گاه لباس خود را شخصاً به تن نمی‌کردند، بلکه خدمتکاری داشتند که این کار را برایشان انجام می‌داد. چون خدمتکار برای بستن یا گشودن دکمه لباس بانوی خود مقابل او قرار می‌گرفت، دوزندگان لباس زنانه معمولاً دکمه لباس را در سمتی قرار می‌دادند که خدمتکار بتواند به راحتی با دست راست خود آنها را باز کرده یا ببندد. از این رو دکمه لباس زنانه را سمت چپ می‌دوختند، هرچند امروزه استفاده از دکمه عمومیت یافته و دیگر از خدمتکاران خبری نیست، اما هنوز هم این اصل به قوت خود باقی مانده و دکمه‌های لباس‌های زنانه سمت چپ دوخته می‌شود. در حالی که بستن دکمه چپ برای خانم‌ها اغلب مشکل است...!!!"

در حال حاضر هم یکی از برندهای خلاق دکمه در ایران "شیرین دکمه" است که کارهاش حسابی دیدنیه؛ یه کوچولو هم گرونه البت. این‌جا هم می‌تونید در مورد آفرینندهء این برند بخونید.

من تا حالا وقت نکرده‌ام همهء دکمه‌هایی که دارم رو بشمرم. تنها باری هم که دکمه‌ها رو منظم کنار هم چیدم، دفعه‌ای بود که هم‌کارم یه تعداد از دکمه اضافی‌های خونه‌شون رو برام آورده بود. فکر کنم سال 89 اینا... اینم عکسش که به یاد مهدیهء نازنینم می‌گذارمش. هر کجا هست خدایا به سلامت دارش.

+