762: چای با طعم خدا
این سماور جوش است
پس چرا میگفتی
دیگر این خاموش است؟!
باز لبخند بزن
قوری قلبت را
زودتر بند بزن
توی آن
مهربانی دم کن
بعد بگذار که آرام آرام
چای تو دم بکشد
شعلهاش را کم کن
دستهایت:
سینی نقرهی نور
اشکهایم:
استکانهای بلور
کاش
استکانهایم را
توی سینی خودت میچیدی
کاشکی اشک مرا میدیدی
خندههایت قند است
چای هم آماده است
چای با طعم خدا
بوی آن پیچیده
از دلت تا همهجا
***
پاشو مهمان عزیز
توی فنجان دلم
چایی داغ بریز
*کتاب چای با طعم خدا از خانم عرفان نظرآهاری
+ نوشته شده در جمعه چهارم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 12:22 توسط آرزو سلوط
|