پسرک بلوچ در چای فروشی کار میکرد. پرسیدم سواد داری؟ به گوشی اش نگاهی کرد و گفت چهارمم. پرسیدم درس میخوانی؟ سری تکان داد که هیعی! پرسیدم دوست داری کتاب بخوانی؟ لبخند زد. این شد که "سین سینا کارآگاه میشود" معصومه یزدانی شد عیدی پسرک.