این عکس رو ظاهراً آقای زهیر قدسی زحمت کشیدن و گرفتن. خیلی خوبه...

این یکی هم لیلا جونم گرفته و این‌که تابلوی کتاب آفتاب توی شیشه افتاده جالبه:

اینجا هم که دیگه تشریف می‌بریم! داخل و نمای داخلی رو می‌بینیم:



وااااای! من به این میز و صندلی که خیلی هم جاش دنج و کنج می‌باشه عقشولی‌ام. بشینی این‌جا و یه چای تازه دم هم باشه و تو باشی و این‌همه کتاب هم باشن و .... چه شود!

اینم گمونم از اون دم‌کرده‌های گیاهی مخصوص آقای زهیر باشه...

و کتاب های دوست‌داشتنی سپیده‌باوران:

اگه رفتید مشهد و کتاب آفتاب رو دیدید من رو هم در لذت دیدن عکس‌هاتون شریک کنید پلیز:)